دیدن و گفتن و شنیدن و حس کردن و ....

چند وقتیه که حس و حال نوشتن و بروز دادن این استعداد درونی ! رو نداشتم. امروز توی بازدیدها داشتم سایه و سکوت رو می خوندم مطلب جالبی بود واسم. اما واقعا چرا دلمون و زبونمون با هم همخونی ندارن.چرا نمی تونیم اونی که تو دلمونه بیان کنیم؟تازه خیلی وقتا خیلی چیزا رو بیان می کنیم و کلی خوشحال از اینکه کامل احساساتمون رو نشون دادیم،ولی بعدش می بینیم که بله.....
بیا و درستش کن!

اما چیزی که این وسط میمونه به نظرم اینه که همدیگه رو کامل ببینیم، و با همون نواقصمون همدیگر رو بخواهیم.خیلی راحت نه گفتن رو هم یاد بگیریم. چرا گفتن رو . رودر رو شدن رو.اونوقت دیگه واژه ها مشکل ساز نیستن.چون به نظرم چشمها میتونن بیان قلبها و درون ما باشن.اینطور نیست؟

به...

بزرگترین مراتب حماقت ، زیاده روی در تحسین و توبیخ است .

خونه تکونی

سریالای ماه رمضون امسال هم تموم شد.برخلاف سریالهای بی محتوای سالهای قبل امسالی ها سعی کردن به نوعی صفت ناپسند حسادت رو نشون بدن و آثار و عواقبش.چیزی که شاید تمام ضربه ها از اونجا به آدم میخوره.
و سریال کمکم کن هم که ماشاا... به همه ابعاد منشور بد بودن پرداخته بود.حالا هر چند سطحی اما شاید همینها واسه خیلی ها کفایت کنه.اعتماد بی جا به دوستان،پرهیز از سوءظن و گفتگو جهت رفع اختلاف، رسیدگی به کاستی های زندگی دینی خودمون که وقتی رفتیم اونطرف دستمون کوتاهه.

چیزی که جالبه اینه که انگار یه تلنگری به همه خورده و هر کی که جدید می یاد میخواد یه کارای جدیدی بکنه که واقعا کارستون باشه.هر سال تو همه سریالها یه دختر و پسر سوژه اصلی بودن و آخر داستان به هم می رسیدن و یه جشن عروسی چاشنی همشون بود.اما امسال انگار جناب ضرغامی یه دستی بالا زده و یه تغییراتی تو سازمان دادن.یه نمونه دیگه اش هم اخبار ساعت ۸:۳۰ هستش که واقعا خلاصه و کامل یه اخبار کلی رو به گوش مردم میرسونه. فکر می کنم خبررسانی صحیح توی این بخش خودنمایی می کنه.انگار فهمیدن که باید به تمام سلیقه ها بها داد و کم کم دارن شخصیتهای جدیدی رو وارد تلویزیون می کنن.

به هر حال باید منتظر موند و دید که چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.