نوشته های پشت اتوبوسی...

آزادی                                                                               شهریار


؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شیراز -۷۴



خوش باش
               تو خیالش باش
                                   بی خیالش باش

هزار راه عجیب و غریب

این برنامه هزار راه نرفته دوباره اومد.خیلی برنامه جالب و خنده داریه.از این نظر که با طرز تفکر های مختلف آشنا میشی جالبه و از این جهت که مردم چه مشکلات پیش پا افتاده ای دارند هم می خندی.
حالا بماند که همه ما اگه یه دور بشینیم و از حرفها و عقیده های خودمون میتینگ بزنیم و خودمون پاشون بشینیم و نوار تصویری کارهایی که انجام دادیم رو ببینیم خیلی هم کم نمی خندیم!
یکشنبه شب دوتا پسر اومده بودند و در مورد بالا بودن مهریه صحبت می کردند، وقتی خانوم شریفی گفت مهریه ۱۴ تا سکه باشه و در عوض حق طلاق با خانومه باشه حرفای پسرا خیلی جالب بود:
اولی:خوب هر وقت من رو نخواست و از من بهتر پیدا کرد من رو طلاق میده و میره سراغ مردی بهتر از من!و در جواب خانوم شریفی که گفت مگه مردها این کار رو نمی کنند گفت مردها کمتر این کار رو انجام میدهند و اونها بی دلیل زن رو طلاق نمی دهند و اگر زن دوم بگیرند زن اول رو طلاق نمی دهند(چقدر فجیع!حوو میارن سر زنشون!!!!! )

دومی:(که ظاهری کوپولی و مومن داشت)باید ببینم چرا حق طلاق می خواد؟!! اگه واسه پشتوانه مالی(!!) بود براش یه خونه و ماشین می خرم!
یکی نبود به این دومی بگه اگه خونه و ماشین می خواهی براش بخری پس چرا میگی مهریه ۱۴ سکه باشه!!!!!!

*هر چی بیشتر مواظب میشم که کارهام رو با دقت انجام بدم بدتر میشه.رسید پرداخت پول رو به جای برگه نظرخواهی انداختم توی صندوق نظرات!
حالا با چه شرمندگی و خجالتی رفتم بهشون گفتم و رسید رو گرفتم و نظرخواهی رو بهشون دادم بماند.

*آدم کلی ادعاش بشه توی جمع که من خدای کامپیوترم و دارم مدرک های مختلف شرکتهای معتبر رو جمع می کنم(که چی بشه؟)بعدش بشینه سر کلاس پیشنیاز  MCSE و بگه اومدم پیشنیاز MCSD رو بگذرونم چطوره؟
پ.ن:((این دومی من نبودم ها!!!!!)) اتفاقا یه آقاهه بود!