عیدتون مبارک!

روز عیدی اومدم یه سر بزنم اینجا و تبریکاتی عرض کنم و تعداد کامنتها رو بشمرم که یهو دیدم اووووووووووووووووووه! چه خبر بیده اینجا!

بلاگ اسکای غوغا کرده!

بابا ای ولله!

برم ببینم چی ها داره.آدم احساس غریبی می کنه! راستی قالب وبلاگمون رو هم بی خیالش شده انگار!

راستی عیدتون مبارک!

طرف اومده شب قدر دعا و نیایش،
اونوقت مردم دارن داد میزنند که ای خدا العفو العفو!
اونوقت یه بیکاری که قدر این شب رو نمی دونه اون وسط میگه الان یه گونی علف از اون بالا می افته پایین!
اونوقت این گریه داره یا خنده؟

مهمونی!

شده تا حالا مهمونی زورکی برید یا مهمونی زورکی بدید؟ این ماه رمضونی من هر دو تاش رو تجربه کردم بعد هر کدوم هم یه روز کلافه بودم!

قبول دارم که یه مقدار زیادی وسواس دارم ها(بیشتر وسواس توی روابط) اما خیلی وقتها مجبوریم برای حفظ ظواهر و یه سری ارتباطات و واسه خاطر دل یکی دیگه یه کارهایی رو بر خلاف میل باطنی انجام بدیم.

پ.ن:فعلا توی همون یه روز کلافگی به سر می برم!