من اومدم.
بالاخره مامان و بابا بعد از ۳۰ روز از سفر برگشتند و دوتا امانتی ها (خواهران گرام) تحویل داده شدند و مجدد به زندگی خویش بازگشتیم.
قبول مسئولیت و انجام اون به نحو احسن در حالیکه هم باید خواهر بزرگه باشی و هم مامانشون و هم باباشون و همچنین دبیر خصوصی و استاد دانشگاه واقعا سخت بود.
سخت ترین کار هم که پذیرایی از مهمانان چند روزه شهرستانی است که بسی دشوارتر و نفس گیر تر از موارد بالاست.
ولی طفلکی ها کلی لاغر شدند!

من هم برای اینکه خیلی دیگه تابلو نباشه یه کم رژیم گرفتم که نشون بدم چقدر بهم سخت گذشته!
خسته نباشید . میدونی اینجور مواقع چه چیزی آدمو یکم آروم میکنه؟ فکر کردن به سوغاتیها . ببینم؛ سوغاتی چی گرفتی؟!
تبریک میگم ٬ تا باشه از این سفرها . ولی در عوضش با سوغاتی هائی که می گیری خستگی از تنت در میآید .
منتظرم .
منم تجربه مشابهی داشتم که البته کلی هم خوش گذشت اونم تو یه روستا به مدت چهل روز که همه اهالی روستا به حج رفته بودن
امممم...آدم استاد دانشگاه و بابا و مامان بشه خود بخود لاغر میشه! تو چطوری تازه رژیم گرفتی که لاغر بشی؟؟ خدا عالمه:))
پس بگو چرا یه مدت نیست و نابود شده بودی! سوغاتی می خوردی!! حالا به این رژیم گرفتنا می ارزید یا نه؟ راحت شدیا ولی!
به به چشمتون روشن .. پس حسابی تو سوغاتی افتادی.. ولی خدایی سخته .. خسته نباشی ..
خسته نباشی خانم.. کاش من جای تو بودم از خواهرام مواظبت می کردم..
همیشه سلامت و دور هم :X
خوشحالم که باز اومدید
سلام ..بوی عشق بوی گل ..بوی دلبری ...عطر سرد تنهایی ...آری به شکوه پاییز تا مرز زمستان رو ...تا شاید بدانی کسی با شاخه گلی در بهار ....به عشق تو در تابستان دل خوش کرده است ...با عشق بودن زیباست حتی به قیمت .....
خوش آمدندیدند....
سلام ممنونم که سارا به من سر زدی منتظرت هستم یونس
بی چاره ها سوء تغذیه گرفتن ؟...زت چوغ
ایشالا خودت حاجی بشی ! بندرعباس سیتی آپدیت شد : تراژدی خلیج فارس !
حج قبول و شما هم حجت قبول
سلام ممنونم که به من سر زدی
خسته نباشین،چشمتون هم روشن.عوضش با این همه مسئولیت و نسبتهای جورواجور که گفتی سوغاتی هاتم چند برابر میشه