گذشت در کمال عزت نفس

اما من بازم میگم مهربونی یعنی ازخودگذشتن در کمال عزت نفس.


تو این 2 سالی که گذشت نمونه اش رو دیدم.

همیشه سعی کردم در مواجهه با همه فروتنی داشته باشم و با برخورد متواضعانه احیانا کسی رو که روش برخوردی نامتناسب داره به کمی تفکر وادارم.اما یه وقتایی هم در مقابل بعضی ها از شدت منفی بودنشون حتی پس از چند سال کم آوردم و نتونستم گذشت کنم؛در مقابل آدمی که فقط در غرور خودش غرق شده بود و فقط خودش رو دید و نه بیشتر،با چشم بسته راه رفت،با گوشی که فقط برای او می شنود،فقط به احساسات خودش نگاه کرد و نه بیشتر و ...
سه نقطه ای که همه سرشار از همان اشکال اول بود.کاش سرانجامش به جایی برسد که سرشار از شادی و خوشی برایش باشد.


اما بازم اون آدم مهربونه گفت راه بیا ،بذار عوض بشه،داره تغییر می کنه.اما من طاقت نیاوردم.

 

-مگه چقدر میشه منتظر شد تا یکی خوب بشه؟چند سال؟من صبورم اما نه اینقدر!

 

ولی اون همونطور خوب موند و من ... .

 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
آرتا سه‌شنبه 13 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:44 ب.ظ

میدونی منم صبرم خیلی زیاده . همیشه در مقابل کارهای حتی نادرست ( که در قبالم انجام میدن ) گذشت و صبر و چشم پوشی کردم . همینم باعث شده تبدیل بشم به یه موجودی که همه چیزو تو خودش میریزه و خودخوری میکنم. به نظر من گذشت خوبه . عالیه . ولی کاش بشه اعتدال رو هم در کنارش رعایت کرد !

آره.ای کاش!

shaar چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:02 ق.ظ http://weblog.shaar.com

مطمئنی خوب میشه؟ مهم اینه! چه تضمینی برای خوب شدن هست! مهربانی سرنوشت خوبان است . . .

نه!چون تابحال نشده.اینو اون آدم خوبه میگفت.

Ameer Hossein چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:47 ق.ظ http://ameerhossein.blogspot.com

tarife estandardi bara khoob vojood nadare, sakht nagir, bekhshidan va saboor boodan momkene jozve kheslat hay pasandide bashan, ama harchiz hadi dare, va hadesho khode adam taeen mikone, kare dorosti kardi

ممنون!

مینا چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:04 ب.ظ http://safireliman.persianblog.com

ای بابا عزیز دل برادر شما خودش رو ناراحت نکن. حالا کاریه که شده زیاد بهش فکر نکن.
( ولی من اگه جای تو بودم و صبرم لبریز می‌شد و دیگه طاقتم طاق می‌شد همچین حال طرف رو می‌گرفتم که تا یکی دو سالی از یادآوریش دلم خنک بشه ؛)

سعی می کنم.می دونی بیشتر دارم به ذات انسانیه او فکر می کنم.آخه چطور آدم میتونه اینقدر بد باشه؟

سجاد چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:28 ب.ظ http://paknevis.com/weblog

سلام. دکمه دلیت رو بزن! پاکش کن خوب :)

چند بار زدم.انگار همش ری استور میکنندِش!

مهران چهارشنبه 14 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:48 ب.ظ http://bobogoal.blogsky.com

سلام . راستش من مثل شما صبور نیستم و اصلا نمی توانم صبور باشم .
چند تا نکته رو باید عرض کنم :
۱ . این که ما از دیگران انتظار داشته باشیم که تغییر کنند اصلا درست نیست چون تغییر اصلا کار آسانی نیست .
۲ . نمی دونم شاید شما هم باید در دیدگاهتون نسبت به او تجدید نظر کنید و به او طور دیگری نگاه کنید .
۳ . من اگه با شخصی مشکل داشته باشم اصلا راه نمیام و خیلی رک و راست بهش میگم و سعی می کنم که از آن به بعد از او دوری کنم .
۴ . آپدیت شد .

۱-پس چرا تغییر کردند؟من هم اصلا انتظار نداشتم!
۲-چند بار اینکار رو کردم.ظاهرا گوشش به این حرفا بدهکار نیست.فکر می کنم مسیرش به کل عوض شده.
۳-فکر می کنم من ۵۰ درصد با شما مشابهت دارم.
۴-چشم

حسین جمعه 16 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:12 ب.ظ http://moongate.blogsky.com/

عزت نفس همیشه خوبه...مخصوصا وقتی با از خود گذشتن قاطی بشه...ولی مهربونی....یه چیزه دیگس..همراه با این دو . :)...

درسته..آدمای صبور هم بابا طاقت دارن..چرا همه فکر می کنند صبوری کردن بی انتهاست ؟؟ ..

چون براشون یه عادت شده که از دیگران مهربونی ببینند!

مرتضی چهارشنبه 21 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:21 ق.ظ http://mortezaa.com

ببین سارا. کاشکی به جای این پست می رفتی تو یاهو کمی e greeting واسه خودت پست می کردی. خوب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد