چطور میشه؟

چطور میشه که کسی رو دوست داشته باشی ولی اون تو رو نه؟
چطور میشه که به کسی اعتماد کنی ولی اون به تو نه!
چطور میشه که دلت پیش کسی باشه ولی نتونی بهش بگی؟
چطور میشه که تو رویا قشنگ می بافی اما تو واقعیت نه؟
چطور میشه که بخوای اما نتونی؟
چطور میشه که همه با هم صاف و صادق باشن؟
چطور میشه که بعضی چیزایی رو که می بینی، نبینی؟
چطور میشه که بفهمی که هستی یا نه؟
نظرات 11 + ارسال نظر
آرتا یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 04:30 ب.ظ

واقعا چطور میشه؟!!!!!

امین یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:16 ب.ظ http://pilotkhaki.blogsky.com

چطور نداره ...

مهران دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:26 ق.ظ http://bobogoal.blogsky.com

سارا این ها همه شاید از آرمانگرا بودن افراد ناشی شود ٬ آرمانگراها هستند که حرف های زیبائی میزنند اما در عمل امکان آت ها وجود ندارد یا ممکن است از سوء تعبیر ها نیز ناشی شود . در ضمن سارا خانم منظور شما از بازگو کردن ضعفا را درک نکردم لطفاْ توضیح بده و حتماْ در آینده مطلبی را با عنوان فقر و فقیر می نویسم .

امیر مسعود دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 06:12 ق.ظ http://amirmassoud.blogsky.com

کاری نداره که!!! برعکس این چیزایی که نوشتی سخت تره که! میگی نه؟ امتحان کن:)

خانم همسایه دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:09 ب.ظ

سوالایی که پرسیدی فکر کنم سخت و آسون باشن.. نمی دونم چی بگم....

سینا دوشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:27 ب.ظ http://delsinario.blogspot.com

اولند: افتخار منه که منم مثل دوست من ثوادمو بگیرم!! بیخود جو درست نکنین٬ دوست من رفته پی ثواد!!دومند: بله که سر جنگ دارم!! شما نه از من منذرت خواهی کردین نه از دوست من!! سومند: اینم اضافه می کردین: چه طور میشه با کسی که دشمنته سر جنگ نداشته باشی؟!!

سپهر سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 10:41 ق.ظ http://sepehrlp.blogsky.com

احساس میکنم سبکم.... ما آدما اگه تغییر کنیم میمیریم.....نه؟؟... من از تغییر خیلی میترسم...... دل ما کوچیکه جایی برای تغییر نداره..اگه تغییر کنی دلت رو از دست میدی... ادمی که دل نداره احساس داره؟؟؟ ادمی که احساس نداره وقتی بمیره ...هیچ حسی نمیکنه... من دوست دارم همونی که هستم بمونم....شما چی؟؟؟..... موفق باشی..



حباب کوچک سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:47 ب.ظ

ا! من نظر ندادم!!؟؟

حباب جان جان سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:48 ب.ظ

سارا جونم اینم اضافه کنم:
چطور می شه آدم یه روز صبونه کله پاچه بخوره نهارم آبگوشت؟! بعد اونوقت نمیره؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 12:49 ب.ظ

ا! نظر داده بودم که !
:)

پوریا چهارشنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 02:00 ق.ظ http://tanboor.blogsky.com

چطور میشه که به جای پرسیدن چطور میشه یه ذره فکر کنی اون وقت خودت جواب داری .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد